وقتی جوان بودم، او همچون حلقهای جادویی مرا در بر میگرفت.بیرون آمدن از حلقه ممکن نبود هر قدمی که برمیداشتم یا برنمیداشتم تصمیم او بود.متوجهام که هنوز در حصار حلقهام با این که کسی که آن را دور من کشیده بود دیگر نیست.
زیر باران طلایی، ماریه هامسون
در این مجموعه در وهله اول نامههای هامسون گردآوری شدهاند، دلیل امر این است که بسیاری از نامههای ماریه در دسترس نیستند.با این حال نامههای هامسون تکگویی نیستند، از خلال سطور او صدای ماریه به گوش میرسد.نامههای هامسون بیشتر اوقات بازتاب نامههای ماریه هستند.هر آن چه ماریه به او گفته بود، در هر جوابی که هامسون به او میدهد بازگو میشود. به این ترتیب، واکنشهای او، افکار مخالفش، مدارایش و مجموعه احساسات و ادراکی که شخصیت او را میسازد روشن میشود. با این حال در چند جا من سند از ماریه را هم آوردهام: چرا که بدون آنها این مجموعه بدون توازن میشد.
توره هامسون
کنوت هامسون در ۴ اوت ۱۸۵۹ در خانواده ی فقیر و روستایی در شمال نروژ متولد شد.بیست و دو ساله بود که وطن خویش، نروژ را ترک گفت و به آمریکای شمالی رفت. از سال ۱۸۸۳ به بعد حرفه ی اصلی خویش را نویسندگی قرار داد و به تدریج آثاری منتشر کرد.با انتشار رمان روانکاوانه و نیمه خودزندگی نامه ی گرسنه در سال ۱۸۹۰، شهرت هامسون به اوج رسید. برخی منتقدین، فرانتس کافکا را در نوشتن داستان کوتاه هنرمند گرسنه متأثر از این رمان می دانند. در سال ۱۹۲۰ هامسون برنده ی جایزه ی نوبل در ادبیات گردید که نگارش رمان حماسی میوه های زمین نقش زیادی در کسب این جایزه داشت و بالاخره در سال ۱۹۵۲ در ۹۳ سالگی زندگی را بدرود گفت.هامسون، مدافع سرشناس آلمان و فرهنگ آلمانی، و همچنین مخالف شدید امپریالیسم بریتانیا و شوروی بود. او طی هر دو جنگ جهانی از آلمان حمایت می کرد.
دیدگاه ها
در اين بخش نظری ثبت نشده است.
نظرات کاربران
دیدگاه خود را ثبت نمایید.